شما در صفحه فایل دانلود رایگان جزوه اصول و فلسفه آموزش و پرورش قرار دارید
در صورت بروز مشکل در خرید ،پرداخت و دانلود میتوانید به ایتا،واتساپ،سروش این شماره 09933988238 پیام ارسال کنید.
دانلود رایگان اصول و فلسفه تعلیم و تربیت برای آزمون استخدامی 1404
قسمتی از جزوه اصول و فلسفه آموزش و پرورش ⇓
تعلیم یا آموزش (Instruction) این واژه در لغت به معنی ،آموختن آگاهانیدن کسی را چیزی آموختن و آموزانیدن … آمده است.
یا آموزش سپردن دانستنیها به دیگران است.
چون تعلیم یا آموزش گاهی مترادف با تربیت بکار می رود بهتر است در اینجا توضیح بیشتری درباره اش بدهیم تا تفاوت آنها با یکدیگر روشن تر شود.
آموزش در حقیقت کوششی است که معلم برای انتقال معلوماتی خاص به شاگردان خود بکار می برد؛
و پس از این انتقال کار تمام شده تلقی میشود یعنی عمل آموزشی یک جریان مقطعی بوده و نمی تواند مداوم باشد.
بنابراین نباید تعلیم که بخشی از تربیت است بجای کل جریان تربیت یا مترادف با آن بکار رود.
تربیت یا پرورش (Education)
این واژه در لغت به معنای پرورانیدن و پروردن معنی شده است. پرورش یعنی شکوفاندن و به کارآوردن توانایی های درونی و استعداد طبیعی است بنیاد و اساس پرورش فعالیت آزاد پرورش یابنده است.
اما “تعلیم” و “تربیت” همیشه با وجود دو نفر نمی تواند انجام بگیرد. همچنین کلمات “تعلیم” و “تربيت” هم در مورد انسان و هم در مورد حیوان به کار میرود و تربیت حتی در مورد گیاهان هم کاربرد دارد.
اما اگر به معنی لغوی تعلیم توجه کنیم در می یابیم که شرط تحقق تعلیم آگاهی و شعور متعلم است.
در صورتی که ظاهراً حیوانات به این معنی تعلیم نمی یابند کاربرد لفظ تربیت در مورد گیاهان و حیوانات هم وضع مشابهی دارد.
دقت در معنی کلمه تربیت یا پرورش نشان میدهد که این کار مستلزم رو به کمال بردن و رشد دادن است.
رشد و کمالی که در تربیت لحاظ میشود جنبه تعالی و تکامل دارد و به طور کلی دارای ارزش مثبت است و مطلوبیت دارد و این مطلوبیت و ارزش صرفاً برای انسان مطرح است گیاهی که باغبان به اصطلاح آن را پرورش میدهد، نه تنها فاقد احساس و آگاهی است بلکه حتی مانند حیوانات استعداد پذیرفتن بازتابهای شرطی را هم ندارد.
بنابراین آنچه از واژه تربیت میتوان استنباط کرد این است که تربیت شامل ایجاد یا فعلیت بخشیدن هر نوع کمالی در انسان میشود که مطلوبیت و ارزش داشته باشد
این کمال گاهی جنبه شناختی (Cognitive)، گاهی جنبه کنشی یا حرکتی (psychomotor) و گاهی هم جنبه گرایشی یا عاطفی (Affective) دارد.
اصول و فلسفه آموزش و پرورش pdf
قسمتی از جزوه اصول و فلسفه آموزش و پرورش ⇓
تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش
کاربرد این واژه مرکب به نظر میرسد پس از توجه به فرهنگ غربی در کشور ما و رواج ترجمه آثار تربیتی آنها آغاز شده است
که چنین واژه ای در ترجمه کلمه (Education) جعل شده است تصور نارسای کلمات فوق شاید به این دلیل در مترجمان پیدا شده است
که به زعم آنها هم کلمه تعلیم و هم کلمه تربیت در مورد غیرانسان هم به کار می روند.
در صورتی که در زبانهای اروپایی کلمه (Education در مورد غیرانسان به کار نمی رود.
به این ترتیب تصور شده است که با جعل واژه تعلیم و تربیت” جامعیتی که واژه فوق در زبانهای اروپایی دارد بیان می شود.
ترکیب فوق به صورت یک واژه مرکب متجمد درآمده و کسی نمیتواند به صورتهای یاد شده آنرا به کار ببرد و مثلاً بگوید تعلیم و تربیت کردن انسان یا روانشناسی تعلیمی و تربیتی در این قبیل موارد صرفاً از لفظ تربیت استفاده میشود.
چون تربیت معنی وسیعتری داشته و شامل تعلیم هم می شود. تدریس (Teaching) تدریس به فعالیت خاصی گفته میشود که به وسیله معلم انجام میگیرد تا شاگردان مطالبی را بیاموزند.
یعنی تدریس را میتوان یک سلسله اعمال منظم دانست که در عین متنوع بودن از لحاظ شکل و محتوا در جهت یادگیری شاگردان صورت میگیرند با انجام یافتن این اعمال و تأثیر و تأثر متقابل یا تعامل معلم و شاگرد یادگیری صورت می گیرد.
منظور از فعالیت تدریس فراهم کردن امکانات لازم برای یادگیری بهتر و کاربرد صحیح آموخته ها در عمل است.
نکته مهم در اینجا این است که چون عمل تدریس به ماده یا موضوع درسی معینی اختصاص دارد و با یادگیری آن ماده یا موضوع نیز پایان مییابد یک جریان پیوسته و مداوم نیست همین ویژگی تدریس سبب تفاوت آن با تربیت می شود.
بنابراین نباید تدریس را مترادف با تربیت دانست تدریس وسیله ای برای تربیت است نه خود تربیت.
مهارت آموزی یا عادت دادن (Training)
این عمل، ایجاد مهارت در افراد از طریق تمرین و تکرار و کارورزی است.
در این فعالیت، یک شخص حرفه یا مهارتی را که در آن تخصص دارد به دیگری می آموزد از این نوع کارآموزیها معمولاً به عنوان دوره های تربیت معلم، تربیت تکنسین و غیره نام میبرند که مسلماً معنی تربیت در اینجا با معنی واقعی تربیت فاصله بسیاری دارد.
بارآوردن
بارآوردن مفهومی است برای پدید آوردن دگرگونیهای معینی که ما آن را هدف می شماریم و روشهای آن تلقین تکرار و واداشتن و بازداشتن است تفاوت تربیت با بارآوردن به این صورت است که در تربیت تکیه به فعالیت آزاد است اما در بارآوردن اطاعت بی چون و چرا میباشد.
جزوه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی استخدامی ۱۴۰۴
افلاطون
افلاطون تربیت را پروراندن هماهنگ ارزشها میداند.
افلاطون نخستین فیلسوفی است که به سنجش بنیادی تربیت پرداخت و در واقع تربیت با افلاطون آغاز شد معنی حقیقی تربیت انسان کشاندن وی بسوی ارزشها است. همانا برترین معنی تربیت رو کردن آزادانه و آگاهانه به ارزشها است.
در فلسفه تربیت اهمیت نگرش عرفانی به خاطر تاکید بسیار آن بر مقام انسان است.
اقدامات تربیتی در درجه اول تابع غايات تربیت است که بررسی غایات نه در صلاحیت علم است نه درحد تکنیک است بلکه در صلاحیت فلسفه است. افلاطون تربیت را با پدید آوردن عادات و آنچه امروز تربیت منش می نامیم آغاز می کند.
دورکیم
امیل دورکیم تربیت را انتقال میراث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر میداند در اندیشه های وی انسانی که تربیت در محقق ساختن آن در کودکی است انسانی بدان گونه که طبیعت پرداخته نیست بلکه انسانی است که جامعه می پسندد.
چنانکه دورکیم مینویسد تربیت در جامعه از طریق جامعه و برای جامعه صورت می گیرد.
اشکال نظریه دورکیم
وی می گوید: انسان تربیت شده دارای دو جنبه یا وجود است.
وجود شخصی و فردی
وجود و هستی اجتماعی
به عقیده وی هستی اجتماعی در آغاز در انسان وجود ندارد لکن کار تربیت هست کردنه وجود اجتماعی در وی است. در حالی که چنانکه دکتر شکوهی بیان میدارد به واقع چنین نیست؛
یعنی اگر حس تفرد را ذاتی انسان بدانیم حس اجتماعی را نیز باید از امور ذاتی آدمی فرض کنیم.
دیویی
تربیت عبارت است از رشد قضاوت صحیح در فرد و از دوباره ساختن یا دوباره سازمان دادن تربیت است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.